زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
 

الفاظ متحد المعنی





الفاظ متحد المعنی، هر لفظ دارای معنای واحد است.


۱ - تعریف



الفاظ متحدالمعنی، مقابل الفاظ متعدد المعنی به کار رفته و عبارت است از الفاظی که دارای یک معنا می‌باشد، مانند: لفظ «زید حیوان» که هر کدام دارای یک معنای خاص است. (یک لفظ برای یک معنا وضع شده است).

۱.۱ - تعریف اقسام کلی و جزئی


الفاظ متحدالمعنی اگر معنای جزئی داشته و قابلیت صدق بر کثیرین نداشته باشد، جزئی نامیده می‌شود، مانند: لفظ «زید». اما اگر معنای کلی داشته باشد که وقوع شرکت (قابلیت صدق بر کثیرین) در آن متصور است، کلی نامیده می‌شود، مانند: لفظ حیوان».
[۳] اصول الفقه، جزهیرالمالکی، محمد ابوالنور، ۲، ص (۱۶- ۱۴).


۲ - پانویس


 
۱. معالم الدین و ملاذ المجتهدین، حسن بن زین الدین، ص۳۴.    
۲. اصول الاستنباط، حیدری، علی نقی، ص۶۷.    
۳. اصول الفقه، جزهیرالمالکی، محمد ابوالنور، ۲، ص (۱۶- ۱۴).


۳ - منبع



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۲۳۹، برگرفته از مقاله «الفاظ متحد المعنی».    

رده‌های این صفحه : الفاظ




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.